تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

خدا هم تنهاییاشو جار میزنه. قل هو الله احد ...

بایگانی

۱۵ مطلب در دی ۱۳۸۹ ثبت شده است

[عنوان ندارد]

آسمونی عزیز نشونی خونه تو به من بده.

[عنوان ندارد]

همیشه به خاطر بیاور که ارتفاع مشخصی وجود دارد که در آن ابری نیست اگر در زندگی تو ابرهایی هستند به آن علت است که روح تو به قدر کافی اوج نگرفته است وقتی برای دنبال کردن ابرها تلف نکن !چون آنها بی وقفه ظاهر می شوندگل سرخ نماد حیات است خارها نماینده مسیر تجربه اند گرفتاری و رنج هایی که هر کدام از ما باید آنها را از سر بگذرانیمتا زیبایی حقیقت زندگی را در یابیم وقتی قلبت مانند گل سرخ شودزندگیت دگرگون خواهد شد هر تجربه دشوار هر مسئله و مشکلو هر اشتباه روزی به گلبرگ باشکوهی تبدیل می شود آرام باش و بدان که پروردگارت همواره در کنار تو استعشق الهی هشیاری مرا از سلامت و هر سلول بدنم را از نور و شادی سرشار می کند من فقط آنرا می خواهم که خدا برایم می خواهد اگر انسان چتر وضعیت خود را به خدا بسپارد همواره یک تعمیر کار چتر سر راهش قرار می گیرد

[عنوان ندارد]

و بر خدای مقتدر و مهربان توکّل کن.همانکه وقتی برمی خیزی تو را می بیند.وهنگامیکه به سوی سجده کنندگان حرکت می کنی مشاهده می کند.»بدان ای بنده ی عاشق خداکه او همواره نظاره گر توست و همواره نگهدارت.تهی مباش از نیازش وغافل مباش از نیایشش.دل بر او بند که جاودانه ترین دلدارهاست.وفکر بر او مشغول دار که خالق افکار است.نگاهت را همچنان منتظر رحمتش دار وتوکّل کن بر ذات یگانه اش.که تنها اوست فریادرس بی کسان.

و هر گاه ...

احساس کردی زندگی را می فهمی و می توانی با کلمات دنیا را تفسیر کنی و انسان ها را قضاوت نمایی و خودت را قانع کنی که درست  عمل می کنی به سوی مرگ بازگرد او را در آغوش بگیر و بگذار در گوشهایت زمزمه کند: هیچ تضمینی برای زنده ماندن تو حتی برای یک دقیقه ی دیگر وجود ندارد پس بی جهت گمان مکن که فرصت کافی برای هر کاری را در اختیار داری و حق داری که هر کاری را که دلت می خواهد انجام دهی درست ترین کاری را که دلت می گوید انتخاب کن و با تمام وجودت برای تلاش آن تنها در این صورت است که می توانی مطمئن باشی آخرین حرکت زندگی ات را درست انجام می دهی. همین الان: میلیون ها نفر در خواب به سر می برند و این زیبایی را نمی بینند. این مرگ است که زندگی را زیبا می کند و چشم انسان را به روی زیباییهای دنیا باز می کند . کاش می شد زندگی را احساس کرد کاش می شد مرگ را انکار کرد کاش می شد در میان لحظه ها خانه ی احساس را تعمیر کرد کاش می شد در نگاه مادری عشق را در یک نگاه توصیف کرد کاش می شد...........

[عنوان ندارد]

من مرگ را با دست های روشن خود احساس می کنمو زندگی را در آینه می نگرموقتی کویر تشنه ی خوندر التهابی سرخمی سوزدناچارماهیان کوچک رگهایم راتا مرز تیغ می برمو مرگ را از نزدیکلمس می کنم