تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

خدا هم تنهاییاشو جار میزنه. قل هو الله احد ...

بایگانی
سلامتی رفیقی که فانوس رفاقتش واسه من همیشه نفت داره! سلامتی رفیقی که یه روز میاد سر خاکم، نمیتونم جلوش بلندشم اما شرمنده ش نمیشم چون خاک زیر پاشم!!!

تو را دوست دارم

تو را دوست دارم مانند نمکی که در نان هست تو را دوست دارم مانند شبی که تب دارم آن وقت که در تب، بیدار می شوم و آب گوارا می نوشم تو را دوست دارم مانند هدیه ای که هنوز باز نشده است تو را دوست دارم مانند پرواز بر فراز دریا! تو را دوست دارم همان قدر که زنده بودن و نفس کشیدن را دوست دارم!!!

...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

قلب آدمها...

میگن قلب آدما اندازه ی مشتشونه. وقتی دستمو مشت می کنم حس می کنم قلبم توی دستهامه خوب بهش نگاه می کنم میگم آخه چجوری میشه این همه زخم و درد و تحمل کنه؟ هر حرفی یه خنجر شده توی قلبم تا ته فرو رفته...! می گذرم، یادم میره، تموم میشه، اما جاش توی قلبم یادگاری می مونه بنظرت این دل دیگه دل میشه... *** سیگارمو روشن می کنم پک می زنم بهش خیلی وقته اینجوری سیگار نکشیده بودم هر پک عمیق تر از قبل فیلترشو شکستم سیگار سبک دوست ندارم سیگار باید سنگین باشه مث دردهات میکشم... تمام وجودم خالی میشه از دلتنگی... میخوام نابودش کنم... چند ساله که باهام می جنگه... میخوام شکستش بدم... وایستا دنیا میخوام پیاده شم...

تولد عزیزم...

چه بهتر از نفس هایم... کسی در خستگی هایش نفس می گیرد... هوای زندگی را در تنش... جاری کند با من... تولدت مبارک عزیزم.!!!

سکوت می کنم...

درد و دلهاتو به هیچکس نگو، چون یاد میگیره چجوری دلتو به درد بیاره. دنیا بیشتر از کوپونمون باهامون راه اومده.

تولد داداشی!

داداشی گلم تولد توام مبارک. نیستی واسه ات تولد بگیرم... حیف شد... اگه بودی یه تولد دو نفره ی خوب باهم می گرفتیم. حالا من موندم و... عیبی نداره... اینجا واسه ات تنهایی تولد می گیرم. بدون کیک، بدون شمع، بدون کادو، بدون تشریفات... همون جوری که خودت خواستی. دیگه حالم از کادو خریدن و کادو دادن بهم می خوره. ۲ماه مونده به تولدت تهدیدم کردی که کادو نگیرم... نمیدونم چرا این خوشهای اندکم ازم دریغ شد... حاضرم تمام هستیم که قلبم هست رو، بدم و تو فقط یه لحظه برام بخندی. فقط یه لحظه... مبارکت باشه داداشی گلم.
بابایی تولدت مبارک!

بابایی نازم تولدت مبارک.

رفتی سفرم دلم برات تنگ شده.

دلم میخواست بغلت می کردم و می بوسیدمت.

از همون بوسهایی که بوی تنت رو میشه حس کنم.

عاشقتم بابایی...

عاشق مرامت...

عاشق افکارت...

عاشق دلت...

عاشق خودت...

بابایی جیگرم خیلی خیلی دوستت دارم.

هزار تا بوس واسه بابایی که خودش تکه.

خدایا!!!

شکرت واسه همه چی.

واسه خانواده ام.

تولد بابایی...

بابایی تولدت مبارک! بابایی نازم تولدت مبارک. رفتی سفرم دلم برات تنگ شده. دلم میخواست بغلت می کردم و می بوسیدمت. از همون بوسهایی که بوی تنت رو میشه حس کنم. عاشقتم بابایی... عاشق مرامت... عاشق افکارت... عاشق دلت... عاشق خودت... بابایی جیگرم خیلی خیلی دوستت دارم. هزار تا بوس واسه بابایی که خودش تکه. خدایا!!! شکرت واسه همه چی. واسه خانواده ام.

مواظب باش.

تمام غصه ها از همان جایی آغاز می شود که، ترازو بر میداری می افتی به جان دوست داشتنت، اندازه می گیری!!! حساب و کتاب می کنی و خدا نکند حساب و کتابت، برسد به آنجا، که زیادتر دوستش داشته ای، که زیادتر بخشیده ای، که زیادتر گذشته ای، به قدر یک ذره، یک ثانیه حتی!!! درست از همان جاست که توقع آغاز می شود. و توقع آغاز همه ی رنج هایی است که به نام عشق می بریم...