تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

خدا هم تنهاییاشو جار میزنه. قل هو الله احد ...

بایگانی

بازم دلتنگم...

خودی ها غریبه شدن، غریبه ها خودی... اینه رسم روزگار... اگه درد خودم بود، درد نبود برام! اما این روزا درد توام واسه من درد شده! مث شمع آب شدنت رو دارم می بینم! واسه خاطر من خندیدی، اما ته دلت خنده نبود! دلم پر درده، دلم غصه داره. ای خدا کی میشه این دردها تموم بشه؟ آخه این چه امتحانی که، بیشتر از یک روزه... نه بیشتر از یک ماهه... مگه یادت رفته که قلبم... نکنه باز یادت رفته بغضم زود می ترکه... دردی که ازش مینویسم، درد خودم نیست! دردی که ازش می نالم، مال من نیست! زندگیم فدای آدمایی شده که، میدونم یه روزی تنهام میذارن. یادگاری عزیزمه... درد من ، درد تو شده... درد تو بزرگترین درد زندگیم شده... نه میذاره بخندم، نه میذاره گریه کنم، نه میذاره خوش باشم، نه میذاره تو خوشیام غرق بشم. کلمه به کلمه دردهات جیگرمو سوزوند. ای خدا!!! چیکار کنم بغض گلمو خفه کرد؟ نه می ترکه که راحت بشم، نه تموم میشه که بخندم. همه جا هر گوشه فقط از تو برام ... دلم ترکید از این دردا! داشتم خوب میشدم اما دوباره اومد سراغم... انگاری تمومی نداره... ایکاش واسه دردهات گریه نمی کردم. عزیزم، نازم، نفسم، قلبم به صدای تپش قلب تو می زنه. کمی مراعات حالمو بکن، از دردهات دیگه واسه ام نگو! خسته شدم توی این روزا تورو همش غمگین دیدم. عزیزم دیگه بریدم، کم اوردم، دیگه بسه. میخواد منو بخندونه، با حرفاش قلقلکم میده، منم میخندم. اما تا میام توخنده هام گم بشم بازم... خدایا!!! چرا هر دو رو باهم بهم دادی؟ من جنبه ندارم! خودت منو بهتر می شناسی! یا دردها رو مثل همیشه یه جا میدادی تا بتونم باهاش کنار بیام، یا خوشیهارو قاتی این دردها نمی کردی! خسته شدم از اینکه هر روز به عزیزم، میگم: دلتنگم! عزیزم این روزا خیلی اذیت میشه، میدونم داره تحملم میکنه اما... اما می ترسم یه روزی اونم از دردام خسته بشه و بره! می ترسم یه روز بخاطر دردام تنهام بذاره! تحمل این یکی رو ندارم! خدایا!!! مثل همیشه، یه دل بزرگ بهم بده تا بتونم دردهامو توش جا بدم! یه دل بده که زود سرریز نکنه! یه دل بده که زبونش قرص باشه، و غیر ازخودت به کسی شکایت نکنه! فقط این وسط نذار عزیزم بهم بریزه که واقعا برام عزیزه. پرم از گریه! همه رو پیچوندم که یه دل سیر گریه کنم! ایکاش گریه هام تموم میشد! اشکام هم خسته شدن! خدایا!!! قلبمو با حرفاشون مثل خنجر شکافتن، عیبی نداره، دلم دریا بود، این روزا اقیانوس شده. قلبم از درد داره تیر میکشه.... خدایا!!! دردهارو دادی، شکرت!!! مرهم هم بده، که بیشتر شکرت!!!
  • ... یکی از بنده هاش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی