تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

خدا هم تنهاییاشو جار میزنه. قل هو الله احد ...

بایگانی

ببخشید نشد جواب بدم...

ببخش... آخرین جلسه که سر کلاس بودیم، استاد گفت: شماره تلفنت رو بده تا اگه کاری باهات داشتن بهت زنگ بزنن. اصلا دوست نداشتم شماره ام بین بچه ها پخش بشه چون مشکلات خودشو داره. اما استاد یه آدم تقریبا بی مقرارت بود من بهش میگم بی غیرت! البته منظورم اینه که خیلی چیزایی که برای من مهمه برای اون مهم نیست. به اجبار شماره یه خط رو دادم همه توی گوشی هاشون سیو کردن. بعد از چند دقیقه ازشون خواستم گوشی هاشونو روی میز بذارن. جا خورده بودن!علامت؟ هارو روی سرشون میدیدم. گفتم حالا شماره ای که الان بهتون دادم رو بیارید. دوست داشتم بدونم اینا منو چجوری دیدن. مخاطب گوشیهارو دیدم!!! خیلی جالب بود برام شوکه شدم، از اسم هایی که شماره ی منو باهاش ذخیره کرده بودن. بیشترشون یه "جون" کنار اسمم گذاشته بودن. البته خیلی راحت میشد فهمید که کدومشون الکی منو جون خطاب می کنه. چون رسم اینجا اینجوری که مثلا میخوان صمیمی بشن باهات، یه جون کنار اسمت میذارن. اینجوری چایی نخورده باهات فامیل هم میشن. اصلا برام مهم نبود که با چه اسمی توی گوشیهاشون بودم. فقط مهم این بود که اونا منو چجوری شناختن!!!؟ تقریبا همه شون دیگه منو شناختن. یعنی میدونن که قانونهای من چیه؟؟؟ خیلی وقتها که دیر میرسیدم کلاس از استاد و بچه ها عذرخواهی می کردم، بچه ها بهم میخندن... میگفتن تو خیلی تحویل می گیری. دیگه دوره ی اکابری گذشته. بعضیا گفتن من خود شیرینم بعضیا گفتن زیادی لوسم بعضیا گفتن چاپلوسم بعضیا گفتن دارم خودمو توی دل استاد جا می کنم، اونم واسه نمره!!! خنده دار بود این یکیش... بیخیال... اما... خنده ها و تمسخر هاشون برام اهمیتی نداشت. حالا بعد از گذشت ماه ها همه یاد گرفتن چجوری باید وارد کلاس بشن. این برای خودمم عجیب بود. تمام رفتارها عوض شده بود. البته استاد میگه چون تو به کم سن ترین فرد کلاس هم بهای زیادی میدی، واسه همینه نفوذت تو کلاس زیاده. بهت احترام میذارن چون خودت بهشون احترام میذاری! شاید یه جورایی راست می گفت. خیلی هاشون منو دوست صمیمی خودشون حساب می کنن اما من نه... حالا برای همه شون که بهم اس دادن و سال نو رو تبریک گفتن، آرزوهای قشنگ دارم... چه اونایی که دلمو خرد کردن چه اونای دیگه... موفقیت تک تک شون برام مهم بوده و هست. افتخار می کنم که از تجربیاتم استفاده می کنن و منو دعا می کنن. اینو با هیچ معیاری نمی سنجم. ببخشید که نتونستم پیامهای خودمو بدم. ولی همین جا سال نو ی همه تون خوشگل باشه. مث خودتون بلد نیستم الکی بگم: فدا فقط میگم پایدار باشید.
  • ... یکی از بنده هاش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی