تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

هنوز هم خدا هست

تنـــــها خــُــدا

خدا هم تنهاییاشو جار میزنه. قل هو الله احد ...

بایگانی

دلتنگیامو...

وقتی جسم و روحت دست به دست هم میدن تا حریفت بشن، دیگه این تو نیستی که پشت اونارو به خاک میمالی، بلکه اونا دوتایی محکم زمین می کوبنت. نمیدونم امروز چه روزی بود، نه روز تو بود، نه روز من... نمیدونم چی بود که این زخم کهنه امروز دهن باز کرد!!! نمیشد چند روزی هم تحمل می کردی،  بعد لب به شکایت باز کنی؟؟؟ این دمل چرکین، امروز خودشو نشون داد، به همه گفت که چند وقته ازشون پنهونش کردم... و این آغاز جنگ بود... یه جنگ تن به تن بین من و همه!!! این طرف من بودم، اون طرف هم یه لشکر... می دونستم این جوری نمی مونه... *** سردمه... میلرزم مث بید... اونقده یخ زده تنم که دیگه رمقی واسه ادامه دادن ندارم. چندین ساعته که دیگه هیچی گرمم نمی کنه! مث مرده های متحرک می مونم... اونقده دلم میخواست یه جایی بود که اونجا پناه میگرفتم. دلم برای پستوی خونه ی قدیمی مون تنگ شده. همون جا که سرد بود، اما من و بچگی هامو پناه میداد. هوای مرطوب داشت. نفس کشیدن سخت بود، اما بازم پناهگاه تنها یام بود و دلگرمم می کرد. سرد بود، اما بازم گرمم می کرد... انگاری تمام غم عالم تو دلم امشب تلمار شده.... چه شبی ست، امشب... سرد و تاریک... سردمه... *** خدایا!!! دلم آغوشت رو میخواد، چی میشد دوباره بغلم می کردی و توی بغلت میخوابیدم!!! به یه خواب ابدی فرو می رفتم!!! دلتنگم خدا... دلم واسه تو تنگ شده... خیلی وقته حالمو نمی پرسی... نکنه توام مث آدمات با من قهر کردی؟؟؟ نه!!! خدای من، خدای قهرام نیست. خدای دلتنگیامه... *** آسمان هم گاهی دلش می گیرد، من که آدمم!!!
  • ... یکی از بنده هاش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی