کودکیاز خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافتخدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کنو از من بخواه تا به تو بدهم با خود فکر کرد و فکر کردگفت اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم خداوند به او داد گفت اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودمخداوند به او داداگر ..... اگر ....... و اگر........اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبوداز خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم خداوند گفت باز هم بخواه گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارمگفت بخواه که دوست بداریبخواه که دیگران را کمک کنیبخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنیو او دوست داشت و کمک کردو در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیندو نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد رو به آسمان کرد و گفت خدایا خوشبختی اینجاستدر نگاه و لبخند دیگران
یکی از دوستان نظر لطفشون بوده این مطلب رو فرستادن من با اجازه شون هدیه می کنم به همه دوستانم.